سلام
من و تو همان قدر کلمه بلدیم که سهراب سپهری بلد است.شاملو،حتی حافظ و با قدری احتیاط می توان گفت مولانا نیز کلمات بیشتری از من و تو بلد نیستند.یعنی بلد نبودند.
من و تو از کلماتمان این گونه استفاده می کنیم:
گرسنه ام پس کی این شام لعنتی حاضر میشه؟!
کدوم کره خری دمپایی توالت را خیس کرده؟!
مدیر ساختمون ما اندازه گاوه سرش نمیشه.
سهراب اما کلمات را این گونه استخدام می کند:
در دلم چیزی هست
مثل خواب دم صبح
مثل یک بیشه نور
و چنان بی تابم که دلم می خواهد
بدوم تا سر دشت بروم تا سر کوه….
این که من و تو از کلمات در نهایت ابتذال آن استفاده می کنیم نه مشکل کلمات است ؛نه مشکل حافظه من و تو.ما معجزه کلمات را بلد نیستیم.حتی اگر کل لغت نامه دهخدا را از حفظ باشیم نیز اعجاز کلمات را یاد نخواهیم گرفت مگر اینکه قبل از آن دنیا را جور دیگری دیده باشیم.نوعی دیگر دیدن یاد گرفتنی است.یاد دادنی است.
بلد نبودن اعجاز با کلمات مصیبت بزرگی است.فرض کن زبانم لال بهترین دوستت سرطان روده بزرگ گرفته است.شیمی درمانی شده .موهایش ریخته و نگرانی موج میزند در نگاهش.چند جمله ،چه تعداد کلمه می توانی پیش کش کنی به ساحت غم زده اش تا امیدوارش کند به دیدن آفتاب فردا؟!
بر فرض محال اگرچیزی هم بگویی در حد همان کدام کره خری دمپایی توالت را خیس کرده است.
ما برای کسی که همسرش خودکشی کرده،کسی که خانه اش در آتش سوخته،کسی که در بورس همه سرمایه اش را از دست داده ،مکالمه ای نداریم.زمانی که برای دیگری حرفی نداریم یعنی برای خودمان نیز حرفی نداریم.کسی که حرف ندارد برای موقعیتهای سخت محکوم‌ به فناست.البته تصدیق می کنید که
-سلام
-سلام
-خوبی؟
-تو خوبی؟
-چه خبر؟
-تو چه خبر؟
حرف نیست.چرند و پرند است و ما همین ها را می گوییم معمولا .حتی به کسی که فرزندش در جلوی چشمش رفته زیر چرخ های تریلی.
بعد از معجزه کلمات ما جادوی ریاضی را نمی دانیم.ریاضی منظورم همان چهار عمل اصلی است .جمع،تفریق،ضرب ،تقسیم.
مثل بلبل جدول ضرب را حفظ کرده ایم ولی جادوی آنها را نمی دانیم دقیقا همانطور که از معجزه کلمات بی خبریم.
وارن بافت در یکی از مصاحبه های خود عنوان داشته است که اگر برای سرمایه گذاری جبر و هندسه لازم بود من باید به کار اولم یعنی پخش روزنامه بر می گشتم.
من و تو از ریاضی چهار عمل اصلی را قطعا بلد هستیم ،همان طور که وارن بافت بلد است .وارن اما جادوی اعداد را می داند من و تو فکر می کنیم که می دانیم.
اگر معجزه کلمات کنار هم قرار دادن کلمات هم وزن باشد طوری که خواننده ناخودآگاه دلش بخواهد بلند شود و بدون توجه به سن و سالش تکانی به خودش بدهد و حرکات موزون بکند .کاری که مولانا خیلی خوب آن را بلد است.جادوی اعداد دانستن روش محاسبه نرخ رشد است به نحوی که بتوان ارزش واقعی یک کسب و کار را اندازه گرفت.کاری که وارن بافت خیلی خوب آن را بلد است.
جادوی اعداد یاد گرفتنی است.جادوی اعداد یاد دادنی است.
در حرفه مقدس سرمایه گذاری بلد بودن چیزی بیشتر از چهار عمل اصلی ،به قول فرانسوی ها اسراف در یادگیری است.