دکتر محمد مشاری

مدیرعامل کارگزاری بانک ملت

نویسنده و مترجم

مدرس و کوچ سرمایه‌گذاری

دکتر محمد مشاری

مدیرعامل کارگزاری بانک ملت

نویسنده و مترجم

مدرس و کوچ سرمایه‌گذاری

نوشته های بلاگ

قهرمان

قهرمان

سلام
نیچه یک جمله معروف دارد:
کسی که چرای زندگی را یافته باشد ،با هر چگونه ای نیز خواهد ساخت.
همین جمله به ظاهر کوچک انگیزه ای می شود برای “جان پی استرلکی ” برای نوشتن داستان تقریبا کوتاهی به نام “کافه ای به نام چرا”.شخصیت اصلی داستان برای یافتن فلسفه زندگیش با سه سوال چالشی رو در رو می شود:
۱)چرا اینجا هستم؟
۲)آیا از مرگ میترسم؟
۳)آیا راضی هستم؟
به نظر می رسد می توان این سوالات را به زندگی شغلی نیز تسری داد.برای من و تو که قوت غالبمان از بورس تامین می شود یا بهتر بگویم نان اشتباهات دیگران را می خوریم و دیگران نیز نان اشتباهات ما را ،می توان سوالات را این‌گونه تغییر داد:
۱-چرا در بورس هستم؟
۲-آیا از باختن (ضرر کردن) می ترسم؟
۳-آیا راضی هستم؟
اگر در بورس بودن تو را به هیجان نمی آورد،اگر به قول “وارن بافت “هر روز صبح با سوزش معده از خواب بیدار می شوی،حتما باید شغلت را عوض کنی.می توانی پزشک بشوی که به نظر من شغل مزخرفی است چون از مریضی و رنج دیگران پول در خواهی آورد.یا حتی می توانی دلال قبر شوی در گورستان .عمده بخری،خرده بفروشی.که این از پزشک شدن هم بدتر است چون از مرگ دیگران نان خواهی درآورد.نهایتش می توانی بروی جلوی مترو دروازه دولت گیتار بزنی .
و نان ترحم دیگران را بخوری .در هر صورت برای بودن در این بازار باید دلیل داشته باشی برای خودت.دلیل داشتن با دلیل تراشیدن فرق می کند.
کسی که از مرگ بترسد ،زندگی زهر مارش می شود و کسی که از زیان بترسد بورس زهر مارش می شود،ترس از مرگ وابستگی عجیبی دارد به نگرش ما به حیات.ترس از زیان وابستگی دارد به نگرش ما به سود.زیان سهم برجسته ای از این شغل حساب می شود.برای این که از زیان نترسی باید برای خودت “قهرمان ” داشته باشی.قهرمان کسی است که با اطمینان پا جای پایش می گذاریم.قهرمان داشتن با قهرمان ساختن فرق می کند.قهرمان تو کسی است که همه شئون زندگی اش برای تو جذاب باشد.
باید از بودن در فضای بورس راضی بود.هم صعودها هم سقوط ها باید در راستای منافع تو باشد تا از بودن در این فضا راضی باشی.
به قول مولانا:
در بلا هم می چشم لذات او
مات اویم،مات اویم،مات او

یک دیدگاه بنویسید